Adoption of management accounting innovations: Organizational culture compatibility and perceived outcomes
فوریه 18, 2019
آیا شاخص احساس نرخ بازده آینده را پیش بینی می کند؟
فوریه 18, 2019

بررسی تاثیر فرهنگ بر ارزش های حسابداری

­­­مقدمه

در سال های اخیرگرایش شدیدی به استفاده از تئوری های رفتاری در تحقیقات حسابداری به وجود آمده است. بدون شک چنین مطالعاتی باعث غنای رشته حسابداری شده و آن را از یک رشته خشک و کاملا فنی (تکنیکی ) خارج می سازد . این امر انجام تحقیقات گسترده در زمینه های مختلف ، از بررسی عوامل شناختی که بر تهیه صورت های مالی اثر می گذارند تا توجه به نقش سیاسی- اجتماعی حسابداری در سازمان ها و جوامع را موجب شده است . به گونه ای که تا کنو­ن مطالعات تطبیقی جالبی در عرصه حسابداری و عوامل محیطی تاثیر گذار بر آن در جهان صورت گرفته است که همگی آنها موید تقابل و تعامل حسابداری و محیط بر یکدیگرند،نتایج این تحقیقات نشان می دهد که توسعه و تکامل حسابداری تحت تاثیر عوامل محیطی مختلفی قرار دارد که یکی از مهمترین این عوامل ” فرهنگ “می باشد.

فرهنگ در اغلب اوقات به عنوان یکی از مهمترین و پرقدرت ترین عامل محیطی محسوب می شود که بر سیستم حسابداری کشور موثراست. به طور کلی در جوامع انسانی بین منابع انسانی و غیرانسانی واکنشهای متقابل و تعاملاتی به وجود می آید. حال با توجه به اینکه فرهنگ بر منابع انسانی تأثیر می گذارد و حسابداری نیز یک فعالیت اجتماعی است که پیوند دهنده و در برگیرنده منابع انسانی و غیرانسانی می باشد، می توان ادعا کرد که فرهنگ بر حسابداری و رویه ها، روشها و استانداردهای آن تأثیرگذار است.

تعریف فرهنگ

‌هر چند به ‌نظر می‌رسد که همه برداشت یکسانی از معنی فرهنگ دارند و درباره فرهنگ مفاهیمی نظیر عقاید، ارزشها و باورها به ذهن خطور می‌کند. اما، معنی فرهنگ چیست؟

در علم مردم‌شناسی تعریف های بسیاری از فرهنگ بیان شده است. اسمیرسیچ ، دیدگاهها و تعریف های مختلف در مورد فرهنگ را در پنج  شکل زیر خلا‌صه کرده است:
۱- فرهنگ وسیله‌ای برای براورده ساختن هر چه بهتر نیازهای حیاتی و روانی بشر است.
۲- فرهنگ به مثابه مکانیسم توافقی کنترل‌کننده‌ای است که هر یک از افراد جامعه را به‌ساختارهای اجتماعی پیوند می‌دهد.
۳- فرهنگ، سیستمی از ادراکات مشترک است.
۴- فرهنگ، سیستمی از نمادها و مفاهیم مشترک است.
۵- فرهنگ، تجسمی از زیرساخت (ضمیر) ناخودآگاه تفکر انسان هاست.

فرهنگ عبارت اسـت از مجموعـه ای از ارزشهـا، باورها، درک و استنباط و شیوه های تفکر یا اندیشـیدن که اعضای سازمان در آنها وجوه مشترک دارند وهمان چیزی است کـه بـه عنـوان یـک پدیـده ی درسـت بـه اعضای تازه وارد آمـوزش داده مـی شـود. هدف فرهنگ این است که به اعضای سازمان احساس هویت بدهد و در آنان نسبت بـه باورهـا و ارزشهـای بـاور نکردنـی تعهد ایجاد کند. ارزشهـای سـنتی موجـب تقویـت و ثبات هر چه بیشتر سازمان می گردند و باعث می شـوند تـا افـراد تـازه وارد بـه علـت وجـودی فعالیـتهـا و رویدادهای پی ببرنـد و آنهـا را درک کننـد (اسـتانلی دیریس۱۳۸۶). فرهنگ سازمانی شامل شیوه رفتار افراد، نوع لباس پوشیدن، نشـانه هـا و علائم، جشنها و … مـی گـردد کـه اعضـای سـازمان آنهـا را رعایـت مـی نماینـد. ایـن پدیـده هـا نشانه هایی هستند مبنـی بـر ارزشهـای ژرفـی کـه در اعماق افکار اعضای سازمان وجود دارنـد. ویژگی های فرهنگی به روشهـای گونـاگون متجلی می گردند، ولی اصولاً دوره تکاملی می پیمایند و سرانجام بـه صـورت مجموعـه ای از فعالیـت هـایی در می آیند که در روابط اجتماعی رعایت می شـوند. بـرای تفسیر فرهنگ مـی تـوان از ایـن الگوهـا اسـتفاده کـرد )استانلی دیریس ۱۳۸۶). هوفستد از اولین نویسندگانی است که به مطالعه در مورد اهمیت فرهنگ در مدیریت پرداخـت. تعریـف او از فرهنگ چنین است: «رفتارهـای اکتسـابی کـه بـدان طریق می توان اعضای گروهی را از گروه دیگر متمـایز کرد»(هوفستد ۱۹۸۰)

تفسیر فرهنگ

تفسیر و شناسـایی محتـوای فرهنـگ مسـتلزم ایـن است که افراد با توجه بـه ویژگـیهـای قابـل مشـاهده چیزهــایی را درک نماینــد (نتــایجی بگیرنــد.)ایــن ویژگیها را می توان مـورد بررسـی قـرار داد امـا درک دقیق آنها کار چندان ساده ای نیست. جشنی که در یک سازمان برای دادن جایزه به افراد برپا می شود مفهـومی متفاوت با جشنی دارد کـه در شـرکت دیگـری گرفتـه می شود.

برای درک دقیق آنچه در یک سازمان می گذرد باید بتوان کارهـا را بـه صـورتی دقیـق و عمیـق مـورد بررسی قرار داد و در مواردی همانند یک عضو سازمان آن را تجربه نمود تـا بتـوان فرهنـگ سـازمانی را درک کرد. برخی از جنبه های مهم و قابـل مشـاهده فرهنـگ سازمانی عبارتاند از: مراسم، جشنها، نشانه ها و زبان خاصی که در یک سازمان به کار برده می شود. در ادامه این بخش، موضوع فرهنگ با توجه به انـواع آن مـورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

در اینجا ابتدا نتایج تحقیقات پژوهشگران را در مورد تاثیر فرهنگ بر ارزش های حسابداری بیان کرده و نهایتا تاثیرات آن را در ایران مورد بررسی قرار می دهیم.

بیشتر تحقیقاتی که تا قبل از سال ۱۹۷۰ میلا‌دی برای شناخت رفتار انسانها صورت گرفته تحت تاثیر شدید تعصبات نژادپرستانه بوده است ،اما از دهه ۱۹۸۰ به بعد محققان با هدف بررسی جهانشمول بودن تئوریهای روانشناختی در اروپا و امریکا، تمایل زیادی به انجام تحقیقات بین فرهنگی پیدا کردند، نتایج مطالعات این محققان حاکی از آن بود که تمام عناصر کلیدی تئوری های روانشناختی (نظیر تئوری انگیزش) جهانشمول نیست. این امر محققان را برآن داشت که تحقیقاتی انجام دهند تا مشخص سازند چه جنبه‌هایی از مسائل روانشناختی در جهان، در یک حوزه فرهنگی خاص معتبرند. سرانجام پرفسورهوفستد(Hofsted ۱۹۸۳-۱۹۸۰) در تحقیقی گسترده در ۵۳ کشور جهان و تحلیل آماری نتایج این تحقیق، تئوری مشهور خود را درباره ابعاد فرهنگی ارائه داد. این تئوری در زمینه‌های مختلف از جمله روانشناسی، تئوری سازمان، و اخیراً نیز در تحقیقات حسابداری کاربرد فراگیر داشته است.

نظریه هوفستد در خصوص فرهنگ

هر فردی با خودش یـک سـری الگوهـای فکـری، احساسی و عملی دارد که آن را در طـول زنـدگی یـاد گرفتـه اسـت. بیشـتر ایـن مسـائل در دوران طفولیـت آموخته شده است زیـرا در آن دوران اشـخاص بیشـتر درک می کنند. به محض اینکـه ایـن الگوهـای فکـری، احساسی و عملی در مغز آدمی جا گرفت، باید دوبـاره آنها را فراموش کند و چیز جدیـد دیگـری بیـاموزد و فراموش کردن بعضـی وقـتهـا خیلـی مشـکل تـر از یادگیری مجدد است عنوانی معمـولی بـرای ایـن طـرز فکر همان فرهنگ است (هوفستد ۱۳۸۶) وقتی یک‌سری از ارزشها از سوی افراد جامعه پذیرفته می‌شود، این ارزشها به هنجارهای اجتماعی تبدیل می‌شود و از آن پس انتظار می‌رود جامعه (اعم از افراد و سازمانها) هماهنگ با این هنجارها عمل کند.

یک فرهنگ نمی تواند یک فرهنـگ دیگـر را پـایین تر از خودش بداند. هر فرهنگ فقط در مـورد خـودش می تواند قضاوت کند زیـرا اعضـای آن فرهنـگ خـود عمل کننده هستند به جای اینکه مشـاهده کننـده باشـند.

تفاوتهای فرهنگی به طـرق مختلـف (سـمبل هـا، قهرمان ها، عقاید مذهبی و ارزش ها)خودشان را نشـان می دهند. از چندین واژه که بـرای توضـیح جلـوه هـای فرهنگی استفاده شد این چهار مورد یعنـی سـمبل هـا، قهرمان ها، عقاید مذهبی و ارزشها نقش بیشتری دارند. سمبل ها، کلمات، اشـارات، عکـس هـا و اشـیا حـاوی معانی ای هسـتند کـه بـرای افـراد دارای فرهنـگ هـای مشترک قابل فهم هستند. کلمات یک زبان یا زبان فنـی یک گروه همانند لباس، پرچم، آرایش مو  و غیـره بـه مجموعـه خودشـان معنـا مـی دهنـد. وقتـی سمبل های جدید به وجود می آید سمبل های قـدیمی از بین می روند و سمبل ها از یک گـروه فرهنگـی توسـط دیگران کپی می شود (گرت هافستد)

ارزش های فرهنگی ملی مرتبط با کار هوفستد

هوفستد ارزش های موجود در جامعه را به دو دسته تقسیم نمود : دسته اول، ارزش هایی هستند که در جامعه پسندیده شناخته شده اند، دسته دوم، ارزش هایی هستند که مردم بصورت باطنی خواستار و علاقه مند به آنها هستند. ارزش های دسته اول، بیانگر این مطلب هستند که رفتار جامعه به تصور مردم چگونه باید باشد. اما ارزش های دسته دوم، بیانگر آن رفتاری هستند که مردم خود خواهان انجام آن هستند. بر این اساس، هافستد متوجه شد رفتارهای اجتماعی آنگونه که در عمل مشاهده می شوند بیشتر نزدیک به ارزش هایی هستند که مردم بصورت باطنی خاستار آنها می باشند تا ارزش هایی که در جامعه پسندیده محسوب می شوند. هوفستد در سال ۱۹۸۱ اقدام به تشریح فرهنگ در زمینه و بافت علمی نمود. در چنین حالتی فرض می شود که سامانه ای از هنجارهای اجتماعی دربردارنده ارزش های مشترک مردم نقش محوری ایفا می نماید و بوسیله انواع مختلفی از عوامل بومی شناختی (عواملی که محیط  را متاثر می سازند) تغذیه می گردد. هنجارهای اجتماعی باعث ایجاد و توسعه الگویی برای حفظ ساختار های اجتماعی خواهند شد. این موضوع در مورد خانواده، سامانه های تحصیل، سیاست و قانون گذاری صادق است. ساختارهای مذکور پس از تبدیل شدن به واقعیت باعث استحکام هنجارهای اجتماعی و شرایط قانون گذاری ناشی از آنها خواهند شد. طبق نظر هوفستد، فرهنگ ملی یا ارزش های اجتماعی ایجاد کننده ساختار و کارکرد نهادهای اجتماعی از قبیل نهادهای سیاسی، قانونگذاری و سامانه های آموزشی اجتماع هستند. این نهادهای اجتماعی بصورت متقابل، فرهنگ و وضعیت های اجتماعی ملی را مستحکم می نمایند.

ابعاد ارزشهای فرهنگی از دیدگاه هوفستد
هوفستد (۱۹۸۰و۲۰۰۱) با بررسی هایی که در ۵۳ کشور انجام داد، ۵  بُعد برای ارزشهای فرهنگی مطرح کرد که بر آن اساس می‌توان ملت های جهان را به گروه های مختلف دسته‌بندی کرد. این ابعاد عبارتند از:
۱- فاصله قدرت،
۲- اجتناب از بی‌اطمینانی به آینده و بلا‌تکلیفی،
۳- فردگرایی در برابر جمع‌گرایی،
۴- جنسیت گرایی (مردمنشی در برابر زن‌منشی،)
۵- افق دید درازمدت در برابر کوتاه مدت.

فاصله قدرت

فاصله قدرت معیاری است که اختلا‌فات موجود در توزیع قدرت میان افراد جامعه (افراد فرادست و فرودست) را نشان می‌دهد و منعکس کننده دامنه نابرابری ها در توزیع قدرت از دیدگاه افراد ضعیف موجود در سازمان هاست. در جایی‌که فاصله قدرت کم است، فرودستان و فرادستان روابط نزدیک و صمیمانه‌ای با یکدیگر دارند. در این چنین شرایطی فرودستان به راحتی می‌توانند با افراد فرادست خود مشورت کنند و حتی به انتقاد و مخالفت با آنان بپردازند. اما در جایی‌که فاصله قدرت زیاد است، رابطه فرودستان و فرادستان بسیار مستبدانه است. در چنین شرایطی، فرودستان معمولا‌ً امکان نزدیک شدن به روسای خود را ندارند و نمی‌توانند به انتقاد و یا مخالفت با آنها بپردازند. افرادی که در جوامع با فاصله قدرت زیاد زندگی می کنند یک مدیریت پدرسالاری را در هرم قدرت و ثروت دارند.

در کشورهایی که کارکنـان خیلـی نمی ترسند و رؤسا از سـبک اسـتبدادی یـا پـدر مابانـه استفاده نمی کنند کارکنان تمایل به سبک مشـاوره ای در تصمیم گیری را از خود نشان می دهنـد و رئـیس کسـی است که با زیردستانش قبل از رسیدن به یـک تصـمیم مشورت می نماید. در طرف مقابـل در کشـورهایی کـه کارکنان غالباً از مخالفت با رؤسایشان می ترسند و رؤسا نیز سبک استبدادی یا پدر مابانه دارند، کارکنان مشاغل مشابه تمایل کمتری به مشاوره با رئیسشـان دارنـد. در عوض تعداد زیادی از آنها تمایل به داشتن رئـیس بـا سبک استبدادی یا پدر مابانه از خود نشان می دهند امـا برخی به سمت دیگر تغییر جهت مـی دهنـد. در عمل، در اغلب سازمانها رسیدن بـه رأی اکثریت دشوار می باشد وتعداد انـدکی از افـراد در عمل می بینند که رئیسشان به این سبک عمل می نمایـد. به طور خلاصه امتیازات شاخص فاصله قدرت مـا را نسـبت بـه روابـط وابسـتگی در یـک کشـور آگـاه مــی ســازد در کشــورهایی بــا فاصــله قــدرت پــایین، زیردستان وابستگی کمی به رؤسا دارنـد، و تمایـل بـه مشورت دارند به این معنا که وابسـتگی بـین رئـیس و مرئوس وابستگی درونی می باشد. زیردستان دیدگاهی کاملاً واضح و متقابل با رؤسایشان دارند. در کشـورهایی بـا فاصـله قدرت بـالا زیردسـتان بـه طـور قابـل ملاحظـه ای بـه رؤسایشان متکی هستند. زیردستان به این وابسـتگی بـا تمایل پاسخ داده و یـا اینکـه بـه کلـی آن را رد مـی نماینـد. کـه از نظـر روانشناختی به وابستگی متقابل شـناخته شـده اسـت. یعنی وابستگی با یک نشانه منفی. بنابراین کشورهای با فاصله قدرت بالا یک الگـویی از دو قطبـی شـدن بین وابسـتگی و وابسـتگی متقابـل را نشـان مـی دهنـد. زیردستان تمایلی به نزدیک شدن ندارند و مستقیماً در تضاد با رؤسـای خـویش قـرار مـی گیرنـد. بنابراین فاصله قدرت می تواند بـه شـرح زیـر تعریـف گـردد: حـدی کـه اعضـای کـم قـدرت تـر نهادهـا و سازمانهای یک کشور انتظار دارنـد ومـی پذیرنـد کـه قدرت به طور نابرابر توزیع شده است. نهادهـا عناصـر اساسی جامعه مانند خانواده، مدرسه و اجتماع هسـتند. سازمانها اماکنی هستند که افراد در آنجا کار مـی کننـد) هوفستد) .

جوامع با فاصله قدرت کم
تفاوت های کلیدی میان جوامع با فاصله قدرت کم و جوامع با فاصله قدرت زیاد

جوامع با فاصله قدرت زیاد

نابرابری بین افراد باید به حداقل برسد  نابرابری میان افراد پذیرفته شده و مطلوب است
بین افراد ضعیف و افراد قوی تر بایستی تا حدودی وابستگی متقابل وجودداشته باشد و دارد. افراد ضعیف تر بایستی به افراد قوی تر وابسته باشند. در عمل، افرادضعیف تر بین وابستگی و وابستگی متقابل حالت قطبی به خود می گیرند.
والدین با بچه ها هم تراز با خودشان رفتار می نمایند. والدین به بچه ها اطاعت را می آموزند.
معلمان از دانش آموزان در کلاس انتظار نوآوری دارند. از معلمان انتظار می رود همه نوآوریها را در کلاس انجام دهند.
معلم ها متخصصینی هستند که حقایق غیرشخصی را منتقل می کنند. معلم ها مرشدهایی هستند که دانش شخصی را منتقل می نمایند.
دانش آموزان با معلم هایشان هم تراز با خودشان رفتار مینمایند.  دانشآموزان با معلمان با احترام رفتار می نمایند.
افراد با تحصیلات بالاتر نسبت به افرادی که تحصیلات پایین تری دارندارزشهای استبدادی کم تری دارند. هر دوی افراد تحصیل کرده و آنهایی که تحصیلات پایین تری دارند تقریباً ارزشهای استبدادی یکسانی نشان میدهند.
سلسله مراتب در سازمانها ابزاری برای نابرابری در نقش ها می باشد و به منظور متقاعد نمودن ایجاد شده اند .سلسله مراتب در سازمانها منعکس کننده نابرابری موجود میان بالا دستی وپایین دستیها می باشد.
تمرکززدایی رایج است. تمرکزگرایی رایج است.
اختلاف اندکی از نظر حقوقی بین افراد بالا و پایین سازمان وجود دارد. اختلاف زیادی از نظر حقوقی بین افراد بالا و پایین سازمان وجود دارد.
زیردستان انتظار دارند با آنها مشورت شود. زیردستان انتظار دارند به آنها گفته شود چه کاری انجام دهند.
کارفرمای ایده آل یک شخص دموکرات باتدبیر است کارفرمای ایده آل یک فرد مستبد خیرخواه یا یک پدر خوب است.
مزایای از قبل تعیین شده(امتیازات ویژه)و مزایای نمادین ناپسند است. مزایای از قبل تعیین شده  (امتیازات ویژه)و مربوط به جایگاه هم مورد انتظار و مهم رایج است.
استفاده از قدرت بایستی قانونی شود و بایستی بر اساس معیار خوب یا بد بودن اعمال شود قدرت بایستی بر حق باشد، هرکسی که قدرت دارد خوب و حق می باشد.
مهارتها، ثروت، قدرت و جایگاه نیاز نیست که با هم وجود داشته باشد مهارتها، ثروت، قدرت و جایگاه بایستی با هم وجود داشته باشد.
طبقه متوسط بزرگ می باشد طبقه متوسط کوچک می باشد.
همه بایستی حقوق یکسانی داشته باشند افراد قوی امتیازاتی دارند
افراد قوی سعی می نمایند ضعیف تر از آنچه که هستند جلوه کنند. افراد قوی سعی دارند تا حد ممکن مؤثر به نظر آیند.
قدرت مبتنی بر جایگاه رسمی، تخصص و توانایی اعطای پاداش میباشد.  قدرت مبتنی بر خانواده یا دوستان، توانایی اعمال زور
روش تغییر سیستم سیاسی به وسیله تغییر قوانین میباشد (اصلاح) روش تغییر سیستم سیاسی به وسیله تغییر افرادی که در راس حاکمیت هستند صورت می گیرد (انقلاب(
استفاده از خشونت در سیاستهای محلی بسیار نادر می باشد. تعارضات سیاسی محلی به تدریج به خشونت می گراید.
حکومت های کثرتگرا مبتنی بر نتیجه رأی اکثریت  حکومت های استبدادی یا گروههای خاص (اغنیا) مبتنی بر انتخاب بین خودشان (داخلی) است
طیف سیاسی نشان دهنده مرکزیت قوی و بال های راست و چپ ضعیف می باشد. طیف سیاسی نشان دهنده مرکزیت ضعیف و بال های قوی می باشد
تفاوت های اندک درآمدی در جامعه، درآمدهایی بالاتر به وسیله سیستم مالیاتی کاهش می یابد تفاوت های فاحش درآمدی در جامعه، درآمدهای بالاتر به وسیله سیستم مالیاتی افزایش می یابد.
مذاهب رایج و سیستمهای فلسفی بر برابری تأکید دارند. مذاهب رایج و سیستمهای فلسفی سلسله مراتب و طبقه بندی را مورد تأکیدقرار می دهند.
ایدئولوژی سیاسی رایج بر تقسیم قدرت تأکید داشته و آن را اعمال می نمایند. ایدئولوژیهای سیاسی رایج بر تنازع قدرت تأکید داشته و آن را اعمال می نمایند.
تئوری های بومی مدیریت بر نقش کارکنان تمرکز دارند تئوری های بومی مدیریت بر نقش مدیران تأکید دارند

جنسیت گرایی (زن گرایی/مرد گرایی(

مردمنشی معیاری است که میزان گرایش افراد جامعه به داشتن رفتاری جسورانه در برابر برخورد متواضعانه را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، مردمنشی به معنای گرایش افراد جامعه به برتری‌طلبی، قهرمان‌پروری و دلا‌وری است. در مقابل، زن‌منشی به معنای گرایش افراد جامعه به برقراری ارتباط، تواضع و فروتنی، مراقبت از ضعیف ترها و بهبود کیفیت زندگی است. در جوامع مردمنش، مردان بیشتر به دنبال کسب موفقیتهای شغلی در بیرون از منزل و زنان علا‌قه‌مند به مراقبت از خانه و کودکان (از دیدکلی، دیگران) هستند. در چنین شرایطی مرد موفقیت خود را منوط به تقویت حس برتری‌طلبی و رقابت‌جویی خود می‌داند و زن به‌دنبال تعلیم و تربیت فرزندان و فراهم ساختن محیط زندگی مطلوب برای خود و خانواده خویش است.

تمام جوامع بشری از مردان و زنان تشکیل شده اند، که تقریباً از نظر تعداد با هم برابر هستند. آنها از نظـر بیولوژیکی متمایز هستند و نقش های پذیرفته شده آنهـا برای تداوم حیات انکارناپذیر مـی باشـد. تفـاوتهـای جسمانی دیگر بین زنان و مردان که به طور مستقیم بـه بارداری و تولد فرزندان مربوط نیستند قطعـی نبـوده و بیشتر جنبه آماری دارند. مردان به طور متوسط بلندتر و قوی تر از زنان هسـتند، امـا برخـی از زنـان بلنـدتر و قوی تر از عده ی محدودی از مـردان هسـتند. زنـان بـه طور متوسط دارای مهارتهای دستی بیشتری هستند و بــه عنــوان نمونــه، زنــان دارای متابولیســم ســریع تــر می باشند که خستگی آنها را برطرف می کند؛ اما برخی از مردان نیز در این جنبه ها فوق العاده هستند. تفاوت های قطعی و بیولوژیکی آماری بین مردان و زنان در تمام جهان یکسان هستند، اما محـدودیت هـای بیولوژیکی تأثیری جزئی در تعیین نقش اجتماعی آنها دارند. هر جامعـه بسـیاری از رفتارهـایی کـه بـه طـور مستقیم با تولیدمثل در ارتباط نمی باشند را به نحوی که بتوان گفت این رفتارها برای مردان یا زنان مناسـب تـر هستند، مشخص می سـازد، امـا ایـن موضـوع کـه چـه رفتارهایی متعلق به کدام جنس می باشد از جامعه ای به جامعه دیگـر متفـاوت اسـت. مـردم شناسـان بـه طـور غیرعلمی مطالعاتی داشته اند، که به طور نسـبی جوامـع منفرد بر گوناگونی وسیع نقشهای جنسی اجتماعی که به نظر ممکن می رسند، تأکید دارند رفتارهایی که زنانه یا مردانه در نظر گرفته می شوند نه تنها در میان جوامع سنتی بلکه در میان جوامع مدرن نیز متفاوت می باشند. این موضـوع خـود را در توزیـع مردان و زنان در برخی مشاغل معین به بهتـرین شـکل نشان می دهد. نقش زنان بـه عنـوان پزشـک در اتحـاد جماهیر شوروی سـابق، بـه عنـوان دنـدان پزشـک در بلژیک به عنـوان مغـازه دار در برخـی از قسـمت هـای آفریقای غربی برجسته تر مـی باشـد. مـردان بـه عنـوان ماشین نویس در پاکسـتان و در هلنـد سـهم بزرگـی از جامعه پرسـتاران را بـر عهـده دارنـد در ژاپـن اصـولاً مدیران زن وجود ندارند اما در فیلیپین و تایلند مـدیران زن بسیار فراوان می

تفاوت های کلیدی میان جوامع زن منش و مرد منش

باشـند. بـر پایـه تمـامی اطلاعـات درباره تمایزات بـین جوامـع در ارتبـاط بـا ایـن بعـد، می توان به صورت

جامعه( عاطفه ورز )زن منش جامعه (خردورز )مرد منش
ارزشهای حاکم بر جامعه عبارت اند از: محافظه کاری و احترام به دیگران ارزشهای حاکم بر جامعه، پیشرفت و موفقیتهای مادی میباشد.
مردم و روابط صمیمی حائز اهمیت هستند. پول و مادیات مهم هستند.
همه (مردان وزنان) سعی دارند میانه رو باشند هم زنان و هم مردان ملایم هستند و به روابط با یکدیگر اهمیت میدهند. مردها خصوصیات تهاجمی، جاه طلبی و خشونت دارند ولی زنان ملایم ومتمایل به برقراری روابط هستند.
در خانواده پدران و مادران با حقایق و احساس ها توأماً رفتار می کنند. در خانواده پدران حقیقت بین و مادران احساساتی هستند.
هم پسرها و هم دخترها میتوانند گریه کنند اما هرگز نمیجنگند. دخترها گریه میکنند اما پسرها گریه نمیکنند و پسرها میتوانند بجنگند ولی دخترها نمیتوانند.
شاگرد متوسط الگو و معیار است.  بهترین شاگرد الگو و معیار است.
مردود شدن در مدرسه یک حادثه جزئی و کم اهمیت است. مردود شدن در مدرسه یک فاجعه است.
درستی و محبت در معلمان تقدیر میشود.  استعداد و درخشندگی معلمان مورد توجه است.
پسران و دختران در همه موضوعات و رشته ها میتوانند تحصیل کنند.  پسران و دختران باید در موضوعات و رشتههای متفاوت تحصیل نمایند.
کار برای زندگی زندگی برای کار
مدیران بیشتر تمایل به گفتگو و مشورت دارند. مدیران خشن و قاطعانه عمل میکنند.
به مساوات، عطوفت و کیفیت زندگی کاری تأکید دارند. بر برابری ، رقابت و عملکرد تأکید دارند.
تعارضات با مذاکره و مصالحه حل میشوند. با جنگیدن و فائق آمدن به راه حلهایی برای تعارضات میرسند.
خواهان رفاه اجتماعی خواهان عملکرد اجتماعی
معتقد به کمک به نیازمندان  معتقد به حمایت از قدرتمندان
داشتن جامعه سلطه جو  داشتن جامعه اصلاحی
حفاظت از محیطزیست در اولویت قرار دارد حفظ رشد اقتصادی در اولویت میباشد.
دولت سهم بیشتری از بودجه را صرف کمک به کشورهای فقیر میکند. دولت سهم ناچیزی از بودجه را صرف کمک به کشورهای فقیر میکند.
تضادها و تعارضات جهانی بایستی با گفتگو و مذاکره حل شوند تضادها و تعارضات جهانی بایستی با اعمال قدرت جنگ حل شوند.
به نسبت تعداد زیادی از زنان در انتخابات برای پستهای سیاسی انتخاب میشوند به نسبت تعداد کمتری از زنان در انتخابات برای تصدی پستهای سیاسی انتخاب میشوند.
مذهب حاکم بر برابری بین جنسیتها تأکید میکند  مذهب حاکم بر برتری و تفوق مردان تأکید میکند
آزادی زنان: یعنی زنان و مردان بایستی به یک نسبت در کارهای خانه وکارهای بیرون از خانه سهیم و شریک باشند آزادی زنان: بدین معناست که زنان به خاطر  دستیابی به مشاغلی که تاکنون به وسیله مردان انجام میشده تحسین میشوند

زیر نتیجه گرفت: جامعه ای خردورز است که در آن جامعه نقش هـای جنسـیتی بـه وضـوح متمایزند )با توجه به اینکـه مـردان بـه گونـهای تصـور شده اند که قاطع خشن و کـانونی بـرای موفقیـت هـای مادی

هستند درحالیکه زنان بیشـتر متواضـع، بامحبـت بوده و به کیفیت زندگی توجه دارند(. جوامعی عاطفـه ورز هسـتند کـه در آنهـا نقـش هـای جنسـیتی دارای صفاتی مشترک می باشند )به عنوان مثال مردان و زنـان همه متواضع، بامحبت و علاقمنـد بـه کیفیـت زنـدگی تصور می شوند.( هوفستد ۱۳۸۶)

پرهیز از عدم اطمینان

اجتناب از بی‌اطمینانی معیاری است که میزان نگرانی و اضطراب افراد جامعه یا سازمان را در رابطه با وضعیتهای نامشخص و نامعلوم آینده نشان می‌دهد و به معنی علا‌قه افراد جامعه به کاهش ابهام هاست. مردمی که در جوامعِ خواهان اجتناب از بی‌اطمینانی به آینده زندگی می‌کنند، می‌کوشند ساختارهایی را در سازمانها، موسسات و روابطشان بوجود آورند که قادر باشد رویدادها را به روشنی تفسیر و پیش بینی کند. مردم برای فائق آمدن بر این نگرانی ها به تکنولوژی ، قوانین و اعتقادهای مذهبی روی می آورند.

اضطراب واژه ای است که از علـوم روانشناسـی و روانپزشکی برگرفته شده و بیان کننده حالـت پریشـانی مانند اضطراب و نگرانی در رابطه با حوادثی اسـت کـه احتمال وقوع آنها می رود (فرهنگ وبستر)این واژه بـا ترس که یک مفعول است هم معنـی نمـی باشـد. مـا از چیزی می ترسیم. اضـطراب مفعـولی نـدارد. مطالعـات انجــام شــده ایــن ایــده را کــه ســطوح اضــطراب در کشورهای مختلف با فرهنگ های مخصـوص بـه خـود متفاوت می باشد را تأیید مـی نمایـد.

ایـن موضـوع بـه مطالعـات (امیـل دورکهـایم) جامعـه شـناس فرانسـوی برمی گردد. وی در اواخـر سـال ۱۸۹۷مطالعـه ای را در مورد خودکشی به چاپ رساند. دورکهایم نشان داد که نرخ خودکشی در کشورها و مناطق مختلـف بـه طـور شگفت انگیزی از یک سال به سال دیگر ثابت می مانـد. وی ایـن ثبـات را دلیلـی بـرای اثبـات ایـن نکتـه کـه خودکشی افراد یک مسـئله کـاملاً شخصـی اسـت کـه تحت تأثیر مسائل

جوامع با پرهیز از ابهام ضعیف جوامع با پرهیز از ابهام قوی
ابهام یک ویژگی طبیعی در زندگی است و هر روز همان طوری که پیش می آید باید پذیرفته شود. ابهام در زندگی ذاتی است و احساسی است که موجب ترس و تهدید میشود و باید با آن جنگید.
استرس کم، احساس ذهنی خوب بودن است. استرس بالا، احساس ذهنی اضطراب است.
پرخاشگری و احساسات نباید نشان داده شوند. پرخاشگری و احساسات در زمانهای مناسب بروز داده میشوند.
راحتی در وضعیتهای مبهم و ریسکهای ناآشنا قبول ریسکهای متداول، ترسی از موقعیتهای مبهم و ریسکهای ناآشنا.
قوانین آسان برای بچه ها در مورد آنچه که کثیفی نامیده می شود. قوانین سخت برای بچهها در مورد آنچه که کثیفی نامیده می شود.
آنچه متفاوت است جدی میباشد. آنچه متفاوت است خطرناک میباشد.
دانشجویان )دانش آموزان( با موقعیتهای آموزشی باز راحت هستند وعلاقهمند به مباحث خوب هستند. دانشجویان )دانش آموزان( در موقعیتهای ساختاری و سازمانیافته راحت هستند و علاقهمند به پاسخهای صحیح هستند.
معلم از گفتن نمیدانم واهمه ندارد. معلم باید جواب تمامی سؤالات را بداند.
قوانین جز در موارد ضروری نباید ایجاد شوند. قوانین ضروری هستند حتی اگر هرگز به کار نیایند.
زمان چارچوبی است برای جهت یابی. زمان یعنی پول.
در زمان بیکاری احساس آرامش میکنند و هر وقت لازم باشد سخت کارمیکنند. احساس میکنند همیشه باید مشغول باشند و در درون به شدت احساس کار کردن دارند.
دقت و وقت شناسی باید یاد گرفته شود. دقت و وقت شناسی یک امر متداول و طبیعی است.
تحمل انحراف عقاید در رفتارهای نوآور. جلوگیری از انحراف عقاید و رفتارها و مقاومت در برابر نوآوری.
انگیزش از طریق موفقیت، احترام و تعلق انگیزش از طریق امنیت و احترام یا تعلق.
قوانین و مقررات اندک و عمومی قوانین و مقررات زیاد و دقیق.
اگر قوانین عملی نباشد باید تغییر کند. اگر قوانین نباشند ما مقصر هستیم وبید اعتراف کنیم.
شایستگی شهروندان در برابر مقامات. عدم شایستگی شهروندان در مقابل مقامات.
اعتراض شهروندان قابل قبول است. اعتراض شهروندان پسندیده نیست.
دیدگاه شهروندان در مورد بنیادها و نهادها مثبت است. دیدگاه شهروندان در مورد بنیادها و نهادها منفی است
خدمتگزاران جامعه در خصوص روند سیاستگذاری نظرشان مثبت است. خدمتگزاران جامعه در خصوص روند سیاستگذاری نظرشان منفی است
تحمل و بردباری و مدارا کردن محافظه کاری، افراطگرایی و قانون
طرز تلقی مثبت نسبت به جوانان. طرز تلقیهای منفی نسبت به جوانان
محلی گرا درون ملیگرا و تلاش برای انسجام اقلیتها ملیگرایی تعصبی و جدایی طلبی میان اقلیتها
تفاوت های کلیدی میان جوامع با پرهیز از ابهام ضعیف و پرهیز از ابهام قوی

اجتماعی قرار نمـی گیـرد و در میـان کشورها متفاوت بوده و اثـرات آن در بلندمـدت بـاقی می ماند، می داند ( هوفستد۱۳۸۶ .(

فردگرایی / جمع گرایی

فردگرایی در جوامعی وجود دارد که در آنها رابطه بین افراد بسیار ضعیف و کمرنگ شده است. در این جوامع افراد تنها مراقبت از خود و خانواده درجه یکشان را وظیفه خود  می‌دانند. جمع‌گرایی در جوامعی وجود دارد که در آنها مردم از همان ابتدای زندگی، خود را در بین جمعی پیوسته و متحد از افراد می‌بینند و حمایت و مراقبت از آنان را وظیفه همیشگی خود می‌دانند. درجه فردگرایی یا جمع‌گرایی افراد بر روابط بین جوامع و سازمانها تاثیر می‌گذارد. در جوامع جمع‌گرا، وابستگیهای عاطفی شدیدی بین اعضای سازمانها وجود دارد، و سازمانها نیز مسئولیت زیادی برای اعضای خود قائلند. در چنین شرایطی ناسازگاریهای اجتماعی بین ارزشهای فردی و اجتماعی از بین می‌رود. اما اگر سازمانها توجه لا‌زم را به اعضایشان نداشته باشند، ناهماهنگیهای موجود بین ارزشهای فردی و اجتماعی باعث افزایش فردگرایی در سازمان و یا تغییر ترکیب اجتماعی جمعی و یا هر دو اینها می‌شود.

هوفستد عقیده دارد که درجه فردگرایی با ثروت اجتماع مرتبط است.جوامع ثروتمند بیشتر فرد گرا وجوامع فقیر بیشتر جمع گرا هستند.

شمار زیـادی از مـردم در دنیـای مـا در جـوامعی زندگی می کنند که نفع گروه را بر منـافع فـردی ارجـح می دانند. ما این جوامع را جمع گرا می نامیم. ایـن کلمـه برای بسیاری از خوانندگان یک معنای ضـمنی سیاسـی دارد، امـا در اینجـا بـه مفهـوم سیاسـی بـه کـار بـرده نمی شود، آن به قدرت دولت در برابر فرد اشاره نـدارد بلکه به قدرت گروه مربوط مـی شـود ( هوفسـتد۱۳۸۶ .(

فردگرایی به جوامعی اطلاق می شود که روابط بـین افراد بسیار سست می باشد: از هر فـرد انتظـار مـی رود صرفاً به فکر خود و خانواده اش باشد. در طرف مقابـل جمع گرایی به جوامعی اطلاق میشود که افراد پـس از تولد، به گروه های قوی و منسجمی وابسته هسـتند کـه در تمام طول زندگی در عوض حفظ وفاداری از طرف آن گروه ها حمایت می شوند ( هافسـتد۱۳۸۶)

 

 

جوامع جمع گرا جوامع فردگرا
افراد در خانوادههای گسترده یا درون دیگر گروههایی که از آنها در عوضوفاداری حمایت مینمایند، به دنیا میآیند. هر فردی به شیوهای بزرگ میشود که صرفاً به دنبال مراقبت از خودشو خانواده بلافصلش میباشد.
هویت مبتنی بر شبکهی اجتماعی است که فرد به آن تعلق دارد. هویت مبتنی بر فرد است.
بچهها یاد میگیرند که بر اساس شرایط »ما« فکر نمایند. بچهها میآموزند که بر اساس شرایط »من« فکر کنند.
هارمونی بایستی همیشه حفظ شود و از رویاروییهای مستقیم پرهیز شود. بیان اندیشه و افکار شخصی، ویژگی یک فرد صادق میباشد.
زمینههای ارتباطی بسیار بالاست.  زمینههای ارتباطی بسیار کم است.
قانونشکنی منجر به شرمساری و از دست رفتن وجهه فرد و گروه میشود.  قانونشکنی منجر به گناهکار شدن و از دست رفتن احترام فرد میشود.
هدف آموزش یادگیری برای کاربرد میباشد. هدف آموزش یادگیری برای یادگیری میباشد.
دیپلمها مدخلی را برای رسیدن به گروههایی با جایگاه بالاتر فراهم میآورند. دیپلمها سبب افزایش ثروت اقتصادی و احترام فردی میشوند.
رابطه کارفرما- کارمند با توجه به شرایط اخلاقی تصور میشود، همانند یک رابطه خانوادگی.  قرارداد مبتنی بر منافع متقابل میباشد.
در اتخاذ تصمیمات مربوط به استخدام و ارتقاء کارکنان روابط درون گروهی مدنظر قرا میگیرد. تصمیمات مربوط به استخدام و ارتقاء صرفاً مبتنی بر مهارتها و قوانین  میباشد.
مدیریت، مدیریت گروهها میباشد.  مدیریت، مدیریت افراد میباشد.
رابطه مقدم بر وظیفه میباشد. وظیفه مقدم بر رابطه میباشد.
منافع جمع بر منافع فردی ارجح میباشد. منافع فردی بر منافع جمع ارجح است.
زندگی خصوصی به وسیله گروهها تهدید میشود. هر کسی یک حریم خصوصی دارد.
عقاید از قبل توسط اعضای گروه تعیین میشوند.  از هر کسی انتظار میرود که عقیدهای خصوصی داشته باشد.
قوانین و حقوق بنا بر گروه متفاوت هستند. قوانین و حقوق برای همه یکسان هستند.
تولید ناخالص ملی پایین است. تولید ناخالص ملی بالاست.
نقش غالب دولت در سیستم اقتصادی نقش محدود دولت در سیستم اقتصادی
اقتصاد مبتنی بر منافع جمعی اقتصاد مبتنی بر منافع فردی
تفاوت های کلیدی میان جوامع جمع گرا و فرد گرا

 

افق دید بلندمدت  افق دید کوتاه مدت

افق دید (دراز و کوتاه مدت) نشانگر میزان اتکای جوامع به ظرفیتهای تجزیه و ترکیبی‌ایشان است. در جوامع دارای افق دید درازمدت، سعی می‌شود  بخشهای مختلف به طریق مستحکم و تعدیل‌پذیر با یکدیگر ترکیب شوند. افراد چنین جامعه‌ای با صبر و بردباری زیاد حاضر به پذیرش روند کُند ترکیب بخشهای مختلف با یکدیگر هستند. اما در جوامع دارای افق دید کوتاه مدت، سعی می‌شود تا کل به اجزای آن شکسته شود. در این جوامع، برحفظ سنتها، پایبندی به تعهدات اجتماعی صرف‌نظر از بهای آنها، پایداری برای باقی ماندن در وضعیت اجتماعی برابر با دیگران، پایین بودن میزان پس‌انداز و دستیابی سریع به نتایج امور تاکید می‌شود.

این بعد مطرح می کند که جهت گیـری افـراد ممکـن اسـت بـه سمت کوتاه مدت و یا به سمت بلندمدت باشد. دیدگاه کوتـاه مـدت یعنـی احتـرام بـه سـنت، سـطح انـدک پس اندازها، ترجیح نتیجه گیری سریعتر، مطـرح کـردن خود و اهمیت به ظاهر که بهتر است جهـت گیـری بـه سمت بلندمدت وجـود داشـته باشـد ( هوفسـتد۱۳۸۶ .( حرکت از جهت گیری کوتـاه مـدت بـه سـوی جهت گیری بلندمدت نه تنها از دیدگاه رشد اقتصـادی، بلکه از ضرورت بقـاء بـا افـزایش جمعیـت جهـان در دنیایی با منابع محدود مطلوب به نظر می رسـد ( هوفستد .(

 

تفاوت های کلیدی میان جوامع کوتاه مدت و بلند مدت

 

 

جهت گیری کوتاه مدت جهت گیری بلندمدت
احترام به سنتها سازگار نمودن سنتها با مفاهیم مدرن
احترام به الزامات قانونی و اجتماعی بدون توجه به هزینه ها اقدام به الزامات قانونی و اجتماعی با لحاظ کردن محدودیتهایی
فشار اجتماعی برای مدارا کردن با دیگران حتی اگر به معنای ولخرجی باشد صرفه جویی و حفظ منابع
پس انداز کمتر یعنی پول کمتر برای سرمایه گذاری پس انداز زیاد، یعنی منابع بیشتر برای سرمایه گذاری
دستیابی سریع به نتایج ثبات  در رسیدن به نتایج کندتر
توجه به حفظ ظاهر  تمایل به تبعیت خویش نسبت به یک هدف


بررسی روابط تئوریک بین ارزشهای فرهنگی و ارزشهای حسابداری
(مدل گری)

عموماً محتوای گزارشات مالی بسـتگی بـه تـاریخ، آداب، رسوم و به طور کلی فرهنگ هر منطقه دارد و از آنها متأثر می باشد. به همین دلیل است که در برخی از کشورها، گزارشگری مالی در راستای منافع گـروه

هـای خاصی نظیر اعتباردهندگان یا دسـتگاه هـای دولتـی و… تهیه می شوند.

گری (۱۹۸۸Gray ) با تلفیق ارزشهای فرهنگی مطرح شده از سوی هوفستد و تعیین چهار بعد ارزشی حسابداری ، مدلی را برای بررسی تاثیر فرهنگ بر سیستم های حسابداری ارائه داد که مورد استقبال محققان قرار گرفت .هر چند چندین سال از ارائه این مدل می‌گذرد، با این‌حال هنوز از آن به عنوان الگویی برای انجام تحقیقات در سطح بین‌المللی استفاده می‌شود، و حتی مدل های جدیدی نیز با الهام از مدل‌گری  هوفستد برای تفسیر تاثیر فرهنگ بر توسعه و تغییر حسابداری در کشورهای مختلف جهان ارائه شده است(Choi 2001) و (۱۹۹۸Verma) و (۱۹۹۷Verma ِ  Gray) .

مدل گری ( gray) در حقیقت بسط مدل هوفستد در رابطه با الگوهای فرهنگی می باشد که در آن ارزش ها و عملکردهای حسابداری به عنوان یک زیرمجموعه به ارزش های اجتماعی و پیامدهای نهادی اضافه شده اند. او معتقد است چون ارزشهای حسابداری زیر مجموعه ای از ارزش های اجتماعی هستند بنابراین می توان آنها را بمانند ماکتی از ارزشهای وسیع تر اجتماعی دانست به عبارت دیگر مدل گری ( gray) رابطه بین ارزشهای فرهنگی و عملکرد های حسابداری را نشان می دهد .

گری معتقـد اسـت کـه تفـاوت روشهای حسابداری در بین کشـورها؛ تنهـا ناشـی از تفاوت های موجود در سطوح خـرد و کـلان اقتصـادی نمی باشد بلکه، همچنین متأثر از یک متغیر عـام و مهـم دیگری به نام ارزش فرهنگی است.

ابعاد ارزشهای حسابداری از دیدگاه‌گری(Gray)

  • حرفه‌گرایی
  • یکنواختی
  • محافظه‌کاری
  • پنهان کاری

 

  • حرفه‌گرایی در برابر کنترل قانونی

بازتاب نوعی رجحان برای اعمال قضاوت حرفه‌ای و تدوین مقررات به‌وسیله خود حرفه به جای رعایت الزامات قانونی و اعمال کنترل بر حرفه توسط دولت است.از ویژگی های بارز جوامع حرفه گرا ،تمایل به اعمال قضاوت حرفه ای و اعمال کنترل توسط خود حرفه (نه قانون) می باشد . با بررسی محتوای گزارشات مالی شرکت ها و روند تدوین استانداردهای حسابداری می توان میزان حرفه گرایی حسابداری را در یک جامعه مشخص کرد . در دنیایی از اطلاعات ناهمگون، تصور بر این است که مدیران به اطلاعات کلیدی دسترسی دارند که عموم از ان بی اطلاع اند. بنابراین همواره این شک و ظن وجود دارد که اطلاعات منتشره توسط مدیران شرکت ها نیازمند اتخاذ یک گواهی رسمی از سوی اعضاء حرفه ای (خبره )مستقل در رابطه با قابل اتکا بودن صورت های مالی می باشند.

حسابرسان حرفه ای به ارائه خدمات مورد نیاز مدیران جهت افزایش قابلیت اتکاء گزارشات مالی می پردازند. آنها به واسطه دو عامل می توانند این کار را انجام دهند:

  • شهرت حسابرسان به عنوان افراد خبره و متخصص در رشته حسابداری باعث اعتماد عموم نسبت به اظهار نظر آنها می شود. بنابر این « اعتماد عمومی» از مهمترین جنبه های حرفه گرایی حسابرسان به شمار می رود . یک حسابرس باید در ارتباط با صاحب کار خود دارای استقلال حرفه ای ( واقعی و ظاهری ) باشد بدین ترتیب، حسابرسان دولتی ( حقیقی یا حقوقی ) که برای حسابرسی گزارشات مالی شرکت های دولتی انتخاب می شوند را نمی توان مستقل تلقی کرد ، و در صحت اظهار نظر آنها جای شک و تردید است. زیرا حسابرس و مدیریت شرکت مورد رسیدگی هر دو کارمندان دولت هستند.در واقع ، کارفرما و حسابرس یکی ( دولت ) می باشد. به همین دلیل اگر زمانی بین منافع عمومی و منافع دولت در شرکت تضاد بوجود آید ، این احتمال وجود دارد که حسابرسان دولتی نتوانند استقلال حرفه ای خود را حفظ کنند.
  • اظهار نظر حسابرسان معیاری است برای تشخیص میزان قابلیت اتکاء صورت های مالی یک شرکت.

از سوی دیگر در جوامعی که حسابداری به عنوان یک حرفه جایگاه خود را پیدا کرده است ، استانداردهای حسابداری همانند راهنمایی جهت تهیه گزارشات مالی ( به روش حرفه ای ) و مبنایی برای اظهار نظر حسابرسان محسوب می شوند.از این رو نبود استانداردهای حسابداری و حسابرسی در یک جامعه نشانه نبود حرفه گرایی در آن جامعه است . البته ، اگر دوباره به مفهوم حرفه گرایی دقت کنیم متوجه می شویم که وجود استانداردهای حسابداری نیز به تنهایی نمی تواند نشانه حرفه گرایی در یک جامعه باشد. بلکه نحوه تدوین این استانداردها شرط است . در جوامعی که دولت نظارت و نفوذ زیادی در فرایند تدوین استانداردها دارد، میزان حرفه گرایی بسیار ناچیز می باشد ، که این امر نشانه ضعف خود کنترلی حرفه در آن جوامع است. در مقابل ، عدم مداخله دولت در فرایند استانداردگذاری مبین درجه بالای حرفه گرایی می باشد .

  • یکنواختی در برابر انعطاف‌پذیری

بازتاب نوعی رجحان برای استفاده از روشهای حسابداری یکسان بین شرکتها در سالهای متوالی به جای انعطاف‌پذیری و به‌کارگیری رویه‌ها و روشهای متفاوت، برحسب شرایط و مقتضیات شرکت هاست.

یکنواختی در حسابداری به دو مفهوم است:

  • به کارگیری روش های حسابداری یکسان توسط یک شرکت در طی زمان
  • بکارگیری رویه های حسابداری مشابه شرکت های مختلف در طی یک دوره زمانی ( به منظور افزایش قابلیت مقایسه )

با بررسی رویه های حسابداری بکارگرفته شده توسط شرکت ها در طی زمان می توان میزان یکنواختی موجود در گزارشات مالی را اندازه گیری نمود .شرکت هایی که هیچگونه تغییر حسابداری نداشته اند، دارای ثبات رویه بالایی می باشند .

  • محافظه‌کاری در برابر خوش بینی

بازتاب نوعی رجحان برای انتخاب محتاطانه در برخورد با بی‌اطمینانی ناشی از رویدادهای آینده به جای رویکردی خوشبینانه و متکی بر آزادی عمل و قبول خطر است.

صورت های مالی بخش اصلی فرآیند گزارشگری مالی را تشکیل می دهد (کمیته ی فنی سازمان حسابرسی، (،۱۳۸۱ص۴۸۱). هدف صورت های مالی، ارائه ی اطلاعاتی تلخیص و طبقه بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده کنندگان صورت های مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد (همان، ص ۴۸۷)

هدف های گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب می کند، اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم می آورد از ویژگی های معینی برخوردار باشد (مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی( ،۱۳۸۵ص ۴۹) در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران از این ویژگی ها با عنوان خصوصیات کیفی یاد شده است. یکی از این خصوصیات ، محافظه کاری است که از آن با عنوان” احتیاط” یاد شده است

محافظه کاری یکی از ویژگی های برجسته ی گـــزارشگری مالی است که در سال های اخـــیر به
خاطر رســـوایی های مالی (در شرکت هایی مانند انرون ۶و وردکام ،)۷توجه بیشتری را به خود جلب کرده است و برخی مطالعات اخیر مانند واتز، ۲۰۰۳؛ رویچوداری و واتز، ۲۰۰۵و لافوند و واتز، ۲۰۰۶به طور ویژه بر محافظه کاری تمرکز کرده اند. هرچند بسیاری از حسابــداران بر وجود محافظه کاری در تنظـــیم صورت های مالی توافق دارند، تعریفی جامع و مانع از آن ارائه نشده است.

هندریکسون ( ۱۹۹۲) محافظه کاری را اینگونه تعریف می کند :

محافظه کاری در حسابداری به معنای این است که گزارشات مالی ،دارایی ها و درآمدها را به کمترین مقدار

ممکن و بدهی ها و هزینه ها را به بالاترین مقدار ممکن افشا نمایند.

واتز ( ،۲۰۰۳ (در تعریف محافظه کاری چنین نقل کرده است: «محافظه کاری به طور سنتی با ضرب المثل هیچ سودی را پیش بینی نکنید، اما همه ی زیان ها را پیش بینی کنید تعریف شده است.» در پاراگراف ۹۵بیانیه مفاهیم حسابداری شمـــاره ی دو نیز برای تشریح محافظه کاری چنین آمده است:

«… اگر دو برآورد از یک مبلغ دریافتنی یا پرداختنی آتی وجود داشته باشد و احتمال وقوع هر دو یکسان  باشد؛ محافظه کاری استفاده از براوردی را دیکته می کند که کمتر خوشبینانه است» (هیات استانداردهای حسابداری مالی، ۱۹۸۰٫)

واتز و زیمرمن ( ،۱۹۸۶ )در تعریف محافظه کاری چنین نوشته اند: «محافظه کاری یعنی این که حسابدار باید از بین ارزش های ممکن، برای دارایی ها کمترین ارزش و برای بدهی ها بیشترین ارزش را گزارش کند. درآمدها باید دیرتر شناسایی شوند نه زودتر و هزینه ها باید زودتر شناسایی شوند نه دیرتر.»
از دیدگاه تهیه کنندگان صورت های مالی، محافظه کاری به عنوان کوششی برای انتخـــاب روشی از روش های پذیرفتـه شده ی حسابداری است که به یکی از نتایج زیر منتج می شود:

شناخت کندتر درآمد فروش،

شناخت سریع تر هزینه،
ارزشیابی کمتر دارایی ها، و یا
ارزشیابی بیشتر بدهی ها (شباهنگ۱۳۸۱ .))

  • پنهان کاری در برابر شفافیت اطلا‌عات

بازتاب نوعی رجحان برای رازداری و افشای اطلا‌عات درباره فعالیتهای تجاری، تنها به کسانی که به طور نزدیکتری در تماس با مدیریت و امورمالی آن هستند، به جای برخورد شفافتر، صریحتر و بازتر در پاسخگویی به عموم است.

محرمانه بودن برخی اطلاعات شرکت باعث محدودیت های افشا ء در گزارشات مالی می شود . این محدودیت های در واقع همان (پنهان کاری ) در حسابداری می باشند . با بررسی گزارش حسابرسان مستقل شرکت ها می توان به درجه پنهان کاری اعمال شده توسط شرکت ها پی برد.

اصلی ترین و مهم ترین ضعف فرض قابل آزمون گری مبنی بر تاثیر ارزش های فرهنگی بر رویه حسابداری، ناتوانی در ایجاد چارچوبی مناسب برای آزمون تاثیر فرهنگ بر معیار فنی حسابداری می باشد. در نتیجه فرض قابل آزمون گری در مورد جنبه هایی از رویه حسابداری که مرتبط با   اندازه گیری و افشای آن دسته از اطلاعات مالی که تحت تاثیر ارزش های فرهنگی قرار می گیرند، ناقص است. برای مثال گری معتقد است که ارزش های حسابداری محافظه کاری و رازداری، در روش های افشا و اندازه گیری اطلاعات نفوذ بیشتری دارند. اما بیدون و ویلت با مطرح کردن اینکه ارزش حسابداری یکنواختی، تاثیر مهمی بر یکسان بودن شکل و محتوای صورت های مالی دارد و راز داری و محافظه کاری، فاقد این تاثیر هستند، نظر گری را مورد انتقاد قرار داده اند. در نتیجه به نظر می آید که گری از یک سو بر برخی از تاثیرهای با اهمیت فرهنگ بر حسابداری مسلط است، اما از سوی دیگر کمتر می تواند در مورد بعضی از ابعاد با اهمیت شکل و محتوای صورت های مالی، حرفی داشته باشد (بیدون و یلت، ۱۹۹۵، ۸۳).

استاندارد و استاندارد گذاری در حسابداری

همسانی و یکنواختی جهانی سامانه های مالی، مقـرون بـه صـرفه شـدن تجـارت و
امنیت بیشتر مردم را به ارمغان می آورد. مردم حق دارند تا مطمئن باشند که صرف نظر
از محل انجام فعالیت تجاری، استانداردهایی با کیفیت یکسان بکارگرفته شده انـد. ایـن
مطلب اثبات شده است که سرمایه گذاران در صورت کسب اطمینـان از یکسـان بـودن
مجموعه استانداردهای زیر بنای اطلاعاتی که در دست دارند، مشتاقانه خواسـتار انجـام
سرمایه گذاری های متفاوت و ورای مرزها هستند. بنابراین تبعیت از استانداردهای بین
المللی همانند استانداردهای تدوین شده توسط هیئت اسـتانداردهای حسـابداری بـین
المللی و هیئت اسـتانداردهای حسابرسـی و بیمـه بـین المللـی می تواند در نهایت به توسعه اقتصادی بیشتر بیانجامد.

اما رویه حسابداری به عنوان یک فعالیـت انسـانی تحـت تـاثیر تفسـیر و قضـاوت حسابداران در بکارگیری مفاهیم و اصول حسـابداری قـرار مـی گیـرد. عنصـر انسـانی حسابداری توسط عوامل محیطی و به خصوص فرهنگ متـاثر مـی گـردد. فرهنـگ بـه عنوان عاملی که از طریق هنجارها و ارزش های حاکم برحسابداران، رویه حسـابداری را تحت تاثیر قرار می دهد، تشریح شده است .

هر چند اطلاعـات مـالی از منـابع مختلفـی نظیـر، مجلات مرتبط اقتصادی، گزارشهـای تحلیـل گـران و مراکز اطلاع رسانی اینترنتی و… قابل دستیابی است، امـا در حال حاضر، صورتهای مـالی هسـته اصـلی منـابع اطلاعات مالی را تشـکیل مـی دهنـد از ایـن رو بایـد از کیفیت مطلوبی برخوردار باشند. زمانی این امـر محقـق خواهد شد که صورتهـای مـالی بـر اسـاس ضـوابط معتبر، یعنی استانداردهای حسابداری تهیه شده باشـند. اســـتانداردهای حســـابداری، ضـــوابط شناســـایی و اندازه گیری دارایی هـا، بـدهی هـا، سـرمایه، درآمـدها و هزینه ها را مشخص می کنـد. در نتیجـه دارای اثـرات و تبعات اقتصادی هستند. از این رو بایـد توسـط مراجـع مربوط و مسئول تدوین شوند. این مسـئولیت در حـال حاضر در کشور آمریکا بر عهده هیئـت اسـتانداردهای حسابداری مالی و در سطح بین الملل بـر عهـده هیئـت استانداردهای حسابداری بین المللی می باشد. محصــول نهــایی فراینــد حســابداری مــالی، ارائــه اطلاعات مـالی بـه اسـتفاده کننـدگان مختلـف، اعـم از استفاده کننـدگان داخلـی و اسـتفاده کننـدگان خـارج از واحد تجاری، در قالب گزارشهای حسابداری اسـت. آن گروه از گزارشهای حسابداری که با هـدف تـأمین نیازهـای اطلاعـاتی اسـتفاده کننـدگان خـارج از واحـد تجاری تهیه و ارائه می شود، در حیطه عمل گزارشگری مالی قرار می گیرد. استانداردهای حسابداری بر کار و فعالیت حسابدار احاطه دارد. این استانداردها در اکثر کشـورهای جهـان با توجه به تعامل میـان ماهیـت حسـابداری و شـرایط
محیطـی و تغییـرات محیطـی، دایمـاً در حـال تغییـر و تکامل می باشند. استانداردها به مانند چراغی، به عنـوان راهنمای کار حسابداران عمل می کننـد و با اسـتفاده از قـوانین سـاده، قابـل فهـم و قابـل اجـرا، راه کارهای عملی ارائه می دهند. برخی از دلایلـی کـه موجـب تـدوین اسـتانداردها می شوند عبارت اند از:

  • استانداردها از طریـق صـورتهـای مـالی، در مـورد وضعیت مالی، نتایج عملیات و شیوه رفتـار شـرکت، اطلاعات لازم را به استفاده کننـدگان ارائـه مـی کننـد. فرض بر این است که این اطلاعات باید روشن، قابل اعتماد، دارای ثبات رویه و قابل مقایسه باشند
  • اسـتانداردها، رهنمودهـا، مقـررات اجرایـی و قواعـد عملی را به حسابرسان خبره ارائه می نمایند و آنها را قادر می سازند تا در صحنه حسابرسـی صـورتهـای مـالی شــرکت و اعتبـاردهی بــه ایــن گــزارشهــا و اظهارنظر پیرامون آنها، تخصص، استقلال و صداقت خود را حفظ کنند.
  • در مورد متغیرهای گوناگونی که به نظر می رسد برای محاسبه مالیاتها، تدوین مقررات حاکم بر شرکتها، برنامـه ریـزی و تنظـیم اقتصـادی و افـزایش کـارایی اقتصادی و سایر هدف هـای اجتمـاعی، لازم هسـتند، این استانداردها پایگاههای اطلاعاتی ارائه می کنند.
  • آنها موجب تشویق همه افراد و گروههای علاقه منـد به رعایت اصول می شـوند. تـرویج و گسـترش یـک استاندارد موجب بروز بحث هـای ضـد و نقـیض در مرحله عمل و در حوزه آموزشی خواهد شـد و ایـن موضوع بسی بهتر از بی تفاوتی است(بلکویی، ،۲۰۰۰)

اغلب در جوامـع دارای حاکمیـت مـذهب، عقایـد حاکم، بر کسب و کار تأثیر میگذارد و مـذهب، عامـل مهمی در مقابل تغییرات محسـوب مـی شـود. حمیـد و دیگران  (۱۹۹۳)معتقدند که مذهب اسـلام، بـه عنـوان عامل فرهنگی، هماهنگ سازی بینالمللی حسابداری را در ابهام قرار میدهد، زیـرا اسـتانداردهای بـین المللـی نشأت گرفته از جوامـع اروپایی بـوده و تحـت تأثیر آیین یهودی- مسیحی می باشد. بنابراین، احتمال مـی رود کـه ایـن اسـتانداردها در کشورهایی که در آنها مذاهب دیگری حـاکم هسـتند، مشــکلاتی ایجــاد نمایــد. در اســلام، مــواردی ماننــد ممنوعیت ربا، موضـوعات زیـادی را در مـورد بهـره و مسائل مربوط به آن مطرح کـرده و از ایـن رو، اعمـال استانداردهای غربی در این کشـورها بـا مشکل مواجه شده است (حمید ۱۹۹۳ ).

هیئــت اســتانداردهای حســابداری و حسابرســی سازمانها و مؤسسات اسـلامی، در راسـتای رفـع ایـن مشکلات اقـدام بـه انتشـار اسـتانداردهای حسـابداری اسلامی کرده اسـت (کـریج و دیگـا ۱۹۹۸)

از این رو، حسابداری مالی را به عنوان محصول سازه های اجتماعی، فرهنگـی و گاهی اوقات فشارهای درونی و بیرونی می دانند. بــه اعتقــاد برخــی(هـارا۱۹۹۵ ) هماهنــگ سـازی استانداردهای بـین المللـی بـه معنـی چیرگـی و تسـلط مدل های آمریکایی- انگلیسی بر دنیا می باشد.

چارچوب هوفستد گری

گری در راستای توسعه ارزش های حسابداری خود، ارتباط بین رویه حسابداری و چهار معیار اولیه ارزش های فرهنگی مرتبط با کار هافستد را به فرض قابل آزمون تبدیل نمود. جدول ۴ روابط بین معیار های ارزش های فرهنگی مرتبط با کار هوفستد و معیارهای ارزش حسابداری گری را نشان می دهد.

 

 

ارزش های فرهنگی (هوفستد) ارزش های حسابداری ( گری )
حرفه گرایی یکنواختی محافظه کاری رازداری
فاصله قدرت همبستگی منفی ضعیف همبستگی مثبت ضعیف نا مشخص همبستگی مثبت قوی
پرهیز از عدم اطمینان همبستگی منفی قوی همبستگی مثبت قوی همبستگی مثبت قوی همبستگی مثبت قوی
فردگرایی همبستگی مثبت قوی همبستگی منفی قوی همبستگی منفی ضعیف همبستگی منفی قوی
مردگرایی نا مشخص نا مشخص همبستگی منفی ضعیف همبستگی منفی ضعیف
افق دید افرادجامعه نا مشخص همبستگی مثبت نا مشخص همبستگی منفی

 

بررسی تاثیر ارزش های فرهنگی بر ارزش های حسابداری طبق تئوری هوفستد- گری وسپس بررسی آن در ایران

  • بررسی فاصله قدرت بر ارزش های حسابداری
  • فاصله قدرت و حرفه گرایی

مطابق تئوری گری بین میزان حرفه گرایی و فاصله قدرت رابطه معکوس وجود دارد . هوفستد معتقد است که در جوامع با فاصله قدرت کم توزیع قدرت بر اساس میزان تخصص و مهارتهای افراد صورت می گیرد . بر این اساس می توان نتیجه گرفت که در جوامع با فاصله قدرت کم حرفه گرایی بیشتر است و بلعکس در جوامع با قدرت زیاد زورگرایی و رابطه مداری حاکم است . در این جوامع قدرت بر اساس نفوذ افراد توزیع می شوند، نه تخصص و مهارت هایشان .

نتایج آزمون های آماری نشان می دهد بین فاصله قدرت و حرفه گرایی در ایران یک رابطه معنی دار مثبت وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران رد می شود.(ایرج نوروش)

  • فاصله قدرت و پنهان کاری

مطابق تئوری گری بین میزان پنهان کاری و فاصله قدرت رابطه مستقیم می باشد .

یکی از ویژگی های جوامع دارای فاصله قدرت زیاد این است که افراد به یکدیگر به چشم دزد نگاه می کنند هوفستد معتقد است که در جوامع با فاصله قدرت کم افراد از هم خاطر جمع بوده و به یکدیگر اعتماد دارند و همین امر نیز باعث میشود تا افراد اطلاعات خود را براحتی در اختیار یکدیگر قرار دهند.

نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین فاصله قدرت و پنهان کاری یک رابطه معنی دار مثبت در ایران وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران تایید می شود.(ایرج نوروش)

  • فاصله قدرت و یکنواختی

مطابق تئوری گری احتمال وجود رابطه مثبت بین فاصله قدرت و یکنواختی  وجود دارد .  در جوامع با فاصله قدرت کم افراد همگی به یکدیگر مرتبط اند و بین رئیس و مرئوس احترام متقابل مبتنی بر عدالت و انصاف وجود دارد. به عبارت دیگر، روابط بین افراد منعطف تر می باشد.  اما در جوامع با فاصله قدرت زیاد اکثریت  مردم (مرئوسان ) وابسته به عده قلیلی از افراد(رؤسا) می باشند و روابط بین آنها تعریف شده و یکنواخت است .

نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین فاصله قدرت و یکنواختی در ایران یک رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران تایید می شود.(ایرج نوروش)

  • بررسی تأثیر اجتناب از عدم اطمینان بر ارزش های حسابداری
  • اجتناب از عدم اطمینان و حرفه گرایی :

بین حرفه گرایی در حسابداری و اجتناب از عدم اطمینان رابطه معکوس وجود دارد . در جوامعی که در آنها اجتناب از عدم اطمینان کم است مردم به واسطه اعتماد به نفس و تجربه ای که دارند قادرند با دیگران ارتباط برقرار کرده و اختلافات موجود را حل و فصل نمایند(هوفستد ، ۱۹۸۰)

بدین ترتیب، دیگر نیازی به قوانین مفصل و گسترده دولتی وجود ندارد،که این موضوع پیش شرط رشد حرفه گرایی در یک جامعه محسوب می شود .در مقابل در جوامعی که در آنها بلاتکلیفی (اجتناب از عدم اطمینان )زیاد است ، قوانین دولتی مفصل و گسترده تری وجود دارد. بدیهی است در چنین شرایطی دیگر مجال برای رشد حرفه در کشور باقی نمی ماند .

نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین حرفه گرایی و اجتناب از عدم اطمینان  در ایران یک رابطه معنی دار معکوس وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران تایید می شود.(ایرج نوروش)

  • اجتناب از عدم اطمینان و محافظه کاری

رابطه بین محافظه کاری و اجتناب از عدم اطمینان در گزارشات مالی رابطه مستقیم است .جوامعی که در آنها اجتناب از عدم اطمینان کم است، میزان موفق بودن یک شخص (اعم از حقیقی و حقوقی )بر اساس اینکه تا چه حد دارای شهرت خوب در بین دیگر افراد جامعه است، سنجیده می شود(هوفستد ۱۹۸۰)

برای اینکه فردی خود را به دیگر افراد جامعه بشناساند ناچار به افشاء موفقیت های خویش است . یکی از دلایل ارائه گزارشات مالی شرکت ها اینکه موفقیت خود به دیگران برساند و آنها را آگاه کنند.همین موضوع نیز باعث می شود که برخی  از شرکتها تمایل کمتری به استفاده از روشهای محافظه کارانه داشته باشند( زیرا در این صورت میتوانند درآمد و سود خود رابیشتر نشان دهند) بنابراین انتظار می رود که همزمان با کاهش اجتناب از عدم اطمینان ( بلاتکلیفی) در یک جامعه ،استفاده از روشهای محافظه کارانه نیز کمتر شود .

نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین  اجتناب از عدم اطمینان  و محافظه کاری در ایران یک رابطه معنی دار معکوس وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران رد می شود.(ایرج نوروش)

  • اجتناب از عدم اطمینان و پنهان کاری

نتایج بدست آمده از تحقیقات بر وجود یک رابطه مستقیم بین اجتناب از عدم اطمینان و پنهان کاری دلالت دارد .جوامعی که دارای اجتناب از عدم اطمینان (بلاتکلیفی)کمی می باشد ،توانایی بیشتری برای تحمل تغییرات دارند . زیرا تغییر را عامل تهدید تلقی نمی کنند ، بلکه آن را وسیله ای برای پویایی مستمر می دانند .در چنین جوامعی مردم آمادگی بیشتر  برای پذیرش ریسک دارند و کمتر به یکدیگر شک می کنند. این موضوع اعتماد به نفس افراد را افزایش داده و موجب کاهش اضطراب و دلنگرانی های آنها می شود (هوفستد ۱۹۸۰)

بدیهی است افراد چنین جامعه ای دارای روابطی باز و شفاف با یکدیگر هستند بنابراین، انتظار می رودکه با کاهش اجتناب از عدم اطمینان، پنهان کاری نیز کاهش یابد.

نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین  اجتناب از عدم اطمینان  و پنهان کاری در ایران یک رابطه معنی دار معکوس وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران رد می شود.(ایرج نوروش)

  • اجتناب از عدم اطمینان و یکنواختی

نتایج بدست آمده از تحقیقات یک رابطه مستقیم بین اجتناب از عدم اطمینان و یکنواختی در گزارشات مالی را نشان می دهد.

جوامعی که دارای اجتناب از عدم اطمینان کمتر هستند، توانایی پذیرش آراء و نظرات مخالف را دارند .( هوفستد ۱۹۸۰)

در چنین جوامعی اختلاف و ناهمگونی یک امر طبیعی تلقی می شود که لزوما بد نیست و می تواند سر منشاءتحولات سازنده در جامعه باشد. بر این اساس، کاهش در اجتناب از عدم اطمینان می تواند منجر به کاهش یکنواختی شود.

نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین  اجتناب از عدم اطمینان  و یکنواختی در ایران یک رابطه معنی دار معکوس وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران رد می شود.(ایرج نوروش)

  • بررسی تأثیر فرد گرایی بر ارزش های حسابداری
  • فرد گرایی و حرفه گرایی

نتایج تحقیقان نشان می دهد که بین حرفه گرایی در حسابداری و میزان فرد گرایی رابطه مستقیم وجود دارد . تحقیقات هوفستد نشان می دهد که جوامع دارای درجه فرد گرایی بالا وتفکرات ، ابتکارات ، مهارتها و قضاوتهای فردی توجه بیشتری دارند که این ویژگی ها تماما با تعریف حرفه گرایی مطابقت دارد .

نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین فرد گرایی و حرفه گرایی در ایران یک رابطه معکوس وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران رد می شود.(ایرج نوروش)

  • فرد گرایی و پنهان کاری

مطابق تئوری گری بین فرد گرایی و پنهان کاری رابطه معکوس وجود دارد .

نتایج آزمون های آماری در ایران نیز به همین نتیجه رسیده است.(ایرج نوروش)

  • فرد گرایی و یکنواختی

مطابق تئوری گری بین فرد گرایی و یکنواختی رابطه معکوس وجود دارد . نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین فرد گرایی و یکنواختی در ایران یک رابطه معکوس وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران تایید می شود.(ایرج نوروش)

 

  • بررسی تأثیر مردمنشی بر ارزشهای حسابداری
  • مرد منشی و محافظه کاری

مطابق تئوری گری بین محافظه کاری  در گزارشات مالی و مرد منشی رابطه معکوس وجود دارد . نتایج آزمون های آماری نشان می دهد که بین محافظه کاری و مرد منشی در ایران یک رابطه معکوس وجود دارد . بنابراین تئوری هوفستد-گری در این مورد در ایران تایید می شود.(ایرج نوروش)

  • مرد منشی و پنهان کاری

نتایج بدست آمده از تحقیقات بر وجود یک رابطه معکوس بین مرد منشی و پنهان کاری دلالت دارد .که در ایران نیز وجود چنین رابطه ای تایید می شود.

  • بررسی تأثیر افق دید افراد جامعه بر ارزشهای حسابداری
  • افق دید و پنهان کاری

رابطه بین افق دید و پنهان کاری رابطه مستقیم می باشد

  • افق دید و محافظه کاری

بین افق دید افراد جامعه و میزان محافظه کاری موجود در گزارشات مالی رابطه مستقیم وجود دارد. تحقیقات انجام شده وجود رابطه معنی دار مثبت بین افق دید ایرانیان و میزان محافظه کاری موجود  در گزارشات مالی را تایید می کند .

بررسی اثرات و روابط فرهنگی پس از انقلاب در ایران

پور جلالی و میک ( ١٩٩۵ ) در یک مقاله تحلیلی-نظری به بررسی تغییرات فرهنگی ایجاد شده در کشور ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی وتاثیرات آن برارزش های حسابداری پرداختند . تحلیل های پورجلال ومیک که عمدتا محدود به  سالهای ۱۳۵۲-۱۳۶۸می باشند مهر تایید بر نظریه گری و مؤید تاثیر فرهنگ برارزش های حسابداری در ایران هستند. اما تایید صحت نظرات آنها ، مستلزم انجام پژوهش های تجربی در این زمینه است. متاسفانه به دلیل عدم امکان دسترسی به صورت های مالی و یادداشت های همراه آن ها و نیز گزارش های حسابرسان مستقل شرکت های ایرانی در آن سال ها ،عملا آزمون تجربی نظریه گری غیر ممکن است.

این پژوهش در مورد اثرات و روابط فرهنگی پس از انقلاب در ایران چنین می گوید:

  • جمع گرایی در ایران بیشتر شده است

جامعه بیشتر به سمت اسلامی شدن سوق پیدا کرده است و تعالیم اسلام نیز بر جمع ، بیشتر ازفرد تاکید دارد (مسلمانان به عنوان یک ملت متحد تلقی می شوند). برای مثال، گرچه در قرآن مالکیت خصوصی وتحصیل درآمدتوسط افراد مجاز شناخته شده است، اما اموال جامعه متعلق به کل ملت مسلمان می باشد.

فاصله قدرت اجتماعی بعد از انقلاب بیشتر شده است

این امر ناشی از افزایش نرخ تورم حادث شده به خاطر شرایط نابسامان اقتصادی بعد از انقلاب و همچنین بروز جنگ تحمیلی دانسته شده است .

  • اجتناب از عدم اطمینان ( بلاتکلیفی) افزایش پیدا کرده است

بعد از انقلاب ، افزایش نرخ تورم ابهام شدید در رابطه با ارزش پول را موجب گردید و به تبع آن تحریم های اقتصادی علیه ایران ابهامات شدیدی را نسبت به وضعیت اقتصادی آتی به اذهان مردم سرازیر ساخت . از طرف دیگر به خاطر شرایط جنگ تحمیل شده به ایران ، اهداف دولت عمدتا کوتاه مدت و غالبا مورد تعدیل و تغییر قرار می گرفت.

  • مردگرایی در کشور افزایش یافته است

در جامعه اسلامی قواعد متفاوتی برای زن و مرد وضع می شود . به گونه ای که زنان و مردان حقوق تعریف شده ای دارند. بدلیل گسترش قوانین اسلامی در بعد از انقلاب، جامعه ایران نسبت به دوران قبل از انقلاب مردمنش ترشده است. بعلاوه، جامعه ای که درگیر جنگ است تأکید بیشتری بر ارزشهای مردانه (توفق و برتری طلبی) دارد.

  • کنترل قانونی بیشتر شده است :

اصلاح قانون مالیات ها در سال ١٣۴٩ منجر به تشکیل انجمن حسابرسان شد. این انجمن در سال ١٣۵٢ زیر نظر وزارت دارایی درآمد .

درسال ١٣۵٣ نیز اعضاءحرفه حسابداری تشکیل یک سازمان حرفه ای ومستقل( انجمن حسابداران خبره ایران) را دادند . اما دربعد ازانقلاب هر دو انجمن فوق منحل شدند و تاثیرات حرفه محدود به افراد ویا سازمان هایی که توسط دولت اداره می شد گردید . درنتیجه می توان گفت که بعد از انقلاب درجه کنترل حرفه ای در مقابل کنترل قانونی کاهش یافته است.

  • یکنواختی درحسابداری بیشتر شده است:

از آنجاکه در بعد از انقلاب فعالیت های حرفه و تاثیرات آن محدود به شرکت هایی شد که تحت تملک دولت بودند و دولت نیز اصولاً بیشتر از بخش خصوصی تمایل به حفظ یکنواختی در امور دارد، بنابراین می توان نتیجه گرفت که یکنواختی در حسابداری افزایش یافته است. بعبارت دیگر، هنگامی که اکثر شرکت های خدماتی و تولیدی یک کشور متعلق به دولت یا تحت اداره آن باشند (نظیر ایران) بدیهی است که غالب شرکت ها از سیستم حسابداری یکسانی استفاده خواهند کرد.

  • میزان محافظه کاری حسابداری افزایش یافته است :

به دلیل شرایط وخیم اقتصادی بعد از انقلاب، حرفه حسابداری گرایش بیشتری به استفاده از روش های محافظه کارانه پیدا کرده است.زیرا، با کمک این روش ها می توان سود شرکت را کمتر از واقع نشان داد و در نتیجه مالیات کمتری نیز پرداخت.

یکی از دلایل شفاف سازی و افشاء اطلاعات ، جلب سرمایه ها و افزایش ارزش بازار شرکت است. قبل از انقلاب ، بازار بورس اوراق بهادار تهران بزرگترین نهادی بود که شرکت ها را ملزم به ارائه اطلاعات حسابداری می نمود. از سوی دیگر بازارهای سرمایه خارجی(افراد و بنگاه ها) که قبل از انقلاب در شرکت های ایرانی سرمایه گذاری هایی انجام داده بودند، سرسختانه متقاضی افشاء اطلاعات حسابداری توسط شرکتھای مربوطه بودند.اما بعد از انقلاب بازار بورس اوراق بهادار تهران تا مدتها فعالیتی نداشت و سرمایه های خارجی نیز از ایران خارج شدند.درنتیجه تمایل به افشاء اطلاعات به میزان قابل توجهی کاهش یافت.

نتیجه گیری:

از آن جایی که هر کشوری فرهنگ ملی منحصر به فرد خود را دارد ، حتی با وجود الگوهای فراگیری که توسط هوفستد و گری مطرح شده اند نمی توان رابطه ای را بیان نمود که برای تمامی جوامع به صورت کامل مصداق داشته باشد . با این حال می توان با استفاده از همین تفاوت فرهنگی ، اختلافات میان شیوه های عمل حسابداری در هر جامعه را تشریح کرده و حتی با نهادینه کردن خرده ارزشهای فرهنگی جدید بین افراد ، جامعه و شرکت ها را  به استفاده از شیوه های حسابداری جدید رهنمون ساخت.ارزشهای فرهنگی،تعیین کننده انتخاب سیستماتیک انجام شده توسط یک جامعه جهت توصیف و استدلال یک پدیده اجتماعی هستند . بر اساس این ارزشها رسوم و عقاید شکل می گیرد. این رسوم نیز به نوبه خود درقالب نهادهای اجتماعی تبلور می یابند.حسابداری نیز یکی از این نهادهای اجتماعی است و باید انعکاسی از ارزشهای موجود در فرهنگ جامعه باشد. لذا فرهنگ هر کشور بعنوان یک عامل مهم وتاثیر گذار بر سیستم حسابداری در بررسی ها ومطالعات حسابداری مد نظر قرار می گیرد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

تماس فوری